چرا با اینکه عاشق اون کاریم خواسته هامون نمیرسیم

یکی دیگه از اون مصیبتای بشر همینه یک جا نشینی و انتظار برای موفق شدن.

یه روز مردم دور یه سفره‌ای جمع شده بودن یکی گفت اب ندارید اینجا صاب خونه گفت نه دوباره ده دقیقه بعد مردم صداشون در لومد گفتن آب ندارید صاب خونه دوباره گفت نه دوباره ده دقیقه بعد که مردم داشتن از خفگی میمردن داد زدن آب آب ولی صاب خونه گفت نداریم تو همین حین یکی پاشد دوید به این ور و اون ور بلند داد زد آب آب آب صاب خونه آها این آب میخواد برای این آب داریم.

القصه اگه میخواین به چیزی برسید باید اینجوری عاشقش باشید.

reza sf ۰ ۱
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.