شروع

همیشه شروع کردن برام یه چالش جدی بوده و هست

وقتی میخواستم رانندگیو شروع کنم ، وقتی میخواستم تاپ ده انگشتی رو شروع کنم ، وقتی میخواستم درس خوندن رو شروع کنم(که البته هیچ وقت نکردم) یا حتی وقتی میخواستم یه فیلم یا سریال جدیدو شروع کنم هیچ کدوم فرقی نمیکرد شروع کردن بود که برام زجرآور بود بعد از شروع به قول یوسین بولت من تبدیل میشم به جونوری که هیچ کس رو کره زمین نمیتونه منو بگیره اما شروع سخته، سخته مثل یه دیوار مثل مشکلی که هست اما دیده نمیشه مثل خورزوخان هیتلری.شاید ترس نتونست خوش نیومدن یا هر فعل منفی دیگه ای که میشناسید باعثسش میشه یا یه نیروی داخلی که دوست نداره آدمو از شرایط فعلیش تغییر بده.

علی ای حال بعد از 1 سال بی وبلاگی اینجارو شروع کردم. لازم به ذکره سابقه 8 سال وبلاگ نویسی رو در قدیم از بلاگفا، پرشین بلاک، وی سی پی ، حتی وردپرس و جوملا رو دارم. هروقت دیدید کسی داره زیاد منم منم میکنه بدونید هیچی بارش نیست مثل الان من :)))

القصه قول مرحله آخر برای من همین اولشه همین شروع کردن اسمشو گذاشتم قول مرحله اول که در حقیقت سختر از قول مرحله آخرم هست. (چی گفتم)


۴ ۱۱