در بند
۳۱ ارديبهشت ۹۸ / ۰۰:۰۰
اخیرا یکی از اقوام دور ما که خارج از ایران زندگی میکنه و اتفاقا زندگی معقولی هم اونور داره اقدام به ساخت ساختمون داخل ایران کرده و گفته میشه میخواد برگرده. چندی پیش یکی از همسایه های ماهم که با زنش آلمان زندگی می کرد برگشتن ایران و اینها همه یک موضوع رو نشون میده که بهش میگن مهاجرت معکوس.
اولین سوال اینه وضع ما که تو ایران داره روز به روز بدتر از دیروز میشه و فوق العاده از نظر معیشتی دچار مشکلیم چرا باید آدمایی که از این خاک رفتن برگردن ور دل خودمون؟
واسه این سوال دو تا جواب وجود داره :
- وضع اونجا آنقدرها هم خوب نیست، مالیات نصف پول و اجاره خونه و خوراک و پوشاک نصف دیگه پول رو می دزده. آخر ماه یه پاپاسی هم ته دستشون رو نمیگیره و این کارو سخت میکنه
- ارزش پول اونا با توجه به هزینه های زندگی داخل اروپا پایینه اما تو ایران این طور نیست و ارزش پولشون اینجا چند برابره میتونن به جای خرج کردنای اولیه زندگیشون اینجا رو انتخاب کنن
اما مسئله اینجاست که نه اونور خوبه نه اینور حالا با این زندان بزرگ که اسمش دنیاست چیکار میشه کرد؟ این اولین باره که بیرون برای یه طیفی از آدما مشکل ساز شده. تک تک کتاب های روانشناسی مسئله رو داخل خود آدما می بینن و از خارج به عنوان یک موضوع کم ربط و شاید حتی بی ربط یا می کنن اما واقعیت این نیست محیط هم تاثیر میذاره.
القصه با یک مشت آدم در آینده ای نزدیک روبرو میشیم که از خارج مونده و از داخل مونده ان و داخل یک بند بزرگ به اسم کره زمین گیر کردن.
reza sf
۱