کی میتونم دوباره ببینمت؟
| از عجایب آدمها همین بس که آن قدر دنبال آینده می گردن که حالشان از بین میره. انگار این نگرانی چند میلیون سال پیش وقتی اولین انسانهای نخستین دنبال غذا میگشتن شکل گرفته و احتمالاً چند میلیون سال دیگه با پادشاهی روباتها به پایان میر سه. عدهای هم معتقدند تا انسان انسانه آینده نمیذاره از گلوش یه قلوب آب خنک پایین بره.
| این نگرانی زمانی به اوج خودش میرسه که دو نفر بعد از سالها به هم میرسند و قبل از این که از بودن کنار هم لذت به برن درباره این که کجا بودی و کجا هستی و قرار بزاریم برای بعد همو ببینیم و ... بحث میکندن. البته از طرفی استفاده کردن واقعاً معنی نمیده. مگه ته تهش میتونن چی کار بکنند جز گفتن چند تا خاطره و گذران وقت یا شاید هم گفتن اشتباهات و بدتر از اون احساسات. از این ها که بگذریم انگار نه انگار که اون لحظه منحصر به فردترین تجربهای هست که باهم دارند و بعدی در کار نیست. البته قلب این رو خوب میدو نه.