خشم روز
| در دوران آموزشی چیزی داشتیم به اسم خشم شب. اینطور بود که شب ناگهان کل بلندگوهای پادگان با داد و فریاد و صدای توپ و موشک به لرزه می افتاد و از طرفی سربازان نگهبان با رگبار آکا 47 های خود ریتم سمفونی وحشت را هارمونی میدادند. دلیل این وحشت چه بود؟ آمادگی. آمادگی برای چی؟ برای وحشت نکردن. یعنی وحشتمان می دادند که وحشت نکنیم تا غافلگیر نشویم. بگذریم از این که در بچه های بالا آشنا داشتیم و هر شبی که که خشم شب داشتیم ساعت زنگ می گذاشتیم که زودتر پوتین و لباس هایمان را برای وحشت بپوشیم جالبش اینجا بود که بارها این کار را می کردند و همه وحشت می کردند اما فرمانده باور نداشت وحشت دست انسان نیست و دوباره دستور میداد برای وحشت نکردنشان شب ها وحشتشان دهید.