به روشنی سیاهی
| قبل از متن پ. ن۱ : متن زیر رو با این آهنگ بخونید.
| بعد از آبان نودهشت رفیقی داشتم که قصد مهاجرت داشت به شوخی بهش گفتم نمیمونی، حالا با این اتفاقات شاید حکومت عوض شد وضع تو این سیستم آشغال بهتر شد. حرفی زد که تمام تنم آتیش گرفت. گفت من بخاطر حکومت دارم فرار نمیکنم بخاطر مردم اینجا دارم فرار میکنم.
| یادمه شدید باهاش مخالفت کردم. گفتم این مردمی که میگی تو یه سیستم درست میشن بالاترین رتبه های سازمان های دنیا میشن بهترین کارمندای اپل و گوگل و مایکروسافت میشن کاری ترین مردم دنیا. این مردمی که میگی واسه این خاک جون دادن میدونی چندتا خانواده بی بچه شدن که این کشور بمونه. کارنامه این مردم از هر نظر سفیده. معلومه بهترین مردم رو تو بدترین سیستم بذاری چی ازش در میاد. گفت چند سال از دانشگاه بیا بیرون با مردم زندگی کن میفهمی چی میگم.
| بعد از دو سال زندگی و کار بین این مردم. هر روز یه قدم از موضع خودم عقب نشینی کردم. با این روند تا چندسال آینده باید از این مردم و فرهنگ دل بکنم.
| پ.ن ۲ : در بمباران اطلاعات و خبری این روز ها حتی یک خبر هم باعث تعجبم نشد. به عادت نکردن عادت کردم.