رفیق دزد

|      سالها پیش خونه فامیل مارو دزد زد. اونم در حالتی که فامیل ما خونه بود. شب دزد حمله میکنه وسایل خونه رو ببره که صاحب خونه و بقیه اعضا متوجه میشن. یه سیب شمعی قرمز داشتن که یکی از دزد ها فکر کرده بود سیب واقعیه و گازش زده بود. صاحب خونه همون دزدی که به شمع گاز زده بود و شل تر از اون یکی دزد بود رو شیرجه زد گرفت. رفتن پاسگاه. عزیزان پلیس سه چهار ساعتی خدمت اون سارق رسیدن با چوب و چماق. بعدش یه خواب ریزی داشت و بعد بیدار شدن گفت نمیدونم چرا تمام بدنم درد میکنه. بله درست حدس زدید مست بود. یعنی مستش کرده بودن تا . تا جایی که من میدونم دزد اصلی هرگز پیدا نشد البته چیز با ارزشی هم نبرده بود. اون یارو مست هم رد مال خورد.

۰ ۳

اتاق عمل

|      تجربه کوتاه و جالبی بود این دم آخری بعد از سومین اتاق عمل طی این ترم ها بالاخره داخلی رفتیم. بوی کوتر جراحی که گوشت رو میبره مثل سوختن گوشت خشکه. نه گوشت تر مثل کباب که بوی خوبی میده مثل سوختن پلاستیک یا ترکیبی از سوختن موی دست و لنت ترمز. به هر حال آدم به همه چی عادت میکنه. ماهم عادت کردیم البته نه تو روز اول. بیهوشی های مختلف از اسپاینال تا جی ای سنگین رو دیده بودم و چیز جدیدی نداشت. روز دوم یه مگس افتاد تو اتاق عمل و نزدیک بود وسایل رو  ان استریل کنه که به خیر گذشت. به عضلات شکم و بافت های زیادی که طی عمل بریده شدن و قراره به هم پیوند بخورن فکر میکردم شایدم هیچ وقت نخورن چون کوتر عروق رو میسوزونه. به هر حال اتاق عمل آدمارو کمی از زندگی سیر میکن.

|      دیگه سعی میکنم کمتر از بیمارستان و اتفاقاتش بنویسم.

۰ ۲

جام جهانی درد

|      دندانی که درباره اش حرف زده بودم عصب کشی کردم. یکی از سه ریشه اش عفونت کرده بود و الان یک هفته ای با پانسمان طی میکنم تا روی این دندان لعنتی روکش بیاید. چنان دردی دارد که با گفتن در حقش ظلم میکنم. علاوه بر درد فیزیکی روحم را زجر میدهد. روزه گرفتن دیگر کنسل شده ایبوبروفن در سه  وعده هشت ساعته. گفته میشود خطر مرگ دارد. ولی چاره ای ندارم. قسمت های عمده ای از گلو، گوش و سرم تیر میکشد. نفس کشیدن برایم مشکل شده. موقع غذا خوردن تیر میکشد و از زندگی سیرم میکنم. حالا آرزوی مرگ را میفهمم. حالا تمام آنهایی که زیر فشار درد و رنج خودکشی میکنند را می فهمم. تجربه سنگ کلیه را هم دارم. سنگ کلیه چهار ساعت بود و بعدش راحتی هر چند دردش بیشتر بود اما این لعنتی چهار هفته ای میشود روح را از داخل میخورد. نه میگذارد بخوابم و نه در بیداری لحظه ای آرام میگیرد.

۳ ۳

دندان درد فصل سوم

|      وقتی یه دردی داری که تمام وجودت رو گرفته اصلا نمی تونی به چیز دیگه فکر کنی. نه که نشه نمیذاره که بشه. متاسفانه سه بیمه مختلف دارم که هیچ کدوم هزینه دندونامو نمیده و من به لطف نیمه عمر کوتاه ایبوبروفن و ژلوفن طی 6 ساعت از صبح تا افطار فقط دارم درد می کشم، درد می کشم و درد میکشم. حتی نمی تونم به چیز دیگه ای جز درد خودم فکر کنم و این از خود درد من دردناک تره.

۱ ۲

عیدی اس ال

|      این روز های بعد عید من رو یاد اولین مودم ای دی اس المون میندازه. یادمه به واسطه شغل پدرم ما تقریبا از همه خونه ها زودتر به ای دی اس ال رسیدیم. اون موقع بچه بودم و میرفتم مدرسه تعریف میکردم که ما اینترنت کارتی نداریم. دیگه موقع وصل شدن اون سوت معروف رو نمیشنویم. سرعتمونم فلان قدره. کسی باورش نمیشد. یه مدت زیادی هم رمز نداشتم و فقط پدرم میذاشت بعد درس خوندن تو ساعات خاصی وصل شم. چه خاطراتی بود. حدود دو سال بعد باقی بچه ها هم کم کم بهش رسیدن و تازه فهمیدن من دارم از چی صحبت میکنم. و نکته جالب اینه که الان پدرم میخواد وصل بشه من براش رمز میزنم انگار یکی پای دنیا رو بلند کرده برعکس شده.

۱ ۲

گوینده حرف مهمه یا مهم نیست؟

|      هم آره هم نه. فرض کنید داریم درباره یه مسئاله علمی مهم که توی قلب اتفاق میوفته حرف میزنیم. فرق میکنه کسی که متخصص قلبه و سال ها در اون ناحیه عمل انجام داده دربارش حرف بزنه یا یکی که از توی ویکی پدیا درباره اونجا خونده و اره به خاطر این که نمیشه حرف زد و مورد اتهام قرار نگرفت مخصوصا تو کشورهایی که حق حرف زدن نداری پس باید پنهان باشی اما حرف درست رو بزنی. اینجور جاها حرفه که به گوینده برتری میگیره نه گوینده.

۱ ۳

جوک کمونیستی

|      واسه چی زندانی؟ واسه آزادی بیان. چون حرفی زدی که غیر آزادی بیان بود آوردنت؟ نه چون گفتم آزادی بیان نداریم و بخاطر زیرپا گذاشتن آزادی بیانی که دارم منو آوردن اینجا تا به بقیه اونایی که میخوان بگن آزادی بیان نداریم ثابت کنن آزادی بیان داریم.

۰ ۵

چرخه خشونت

|      کمتر از دو درصد دنیا شخصیت تهاجمی و به نوشته دی اس ام 5 مجموع علائم مخرب، کنترل تکانه و اختلالات رفتاری رو دارند. که متاسفانه نه از مرگ می ترسند و نه از کشتن واهمه دارند. افراد خطرناکی که خون آرومشون میکنه. از شکنجه دادن لذت میبرن و با تمام وجود عاشق خطرند. عمدتا بازجو، شکنجه گر و کار های خطرناکی مثل پارکور رو انتخاب میکنند (اینطور برداشت که همه پارکور کارا همینن) تعداد کمتری هم سمت قتل یا قتل های سریالی میرند. برخلاف افراد احمق دنیا رو عوض نمی کنند و تنها کارشون تخریبه. اگر علاقه ای به درمان نداشته باشند که در طول تاریخ حتی یک نفرشون هم نداشته. راه زیادی برای 98 درصد باقی مونده نمی مونه. استفاده از قانون. در بعضی از کشور ها حبس و کشتن روح و در بعضی از کشورها کشتن جسم و زنده کردن روح. متاسفانه این جمله معروف قطع چرخه خشونت یعنی اتمام زندگی حداقل دوتا از هر صد نفر نه صلح بین طرفین.

|      پ.ن.1: در اکثر کشور ها درباره این افراد حرفی زده نمیشه ولی واقعیت با حرف نزدن از بین نمیره.

۱ ۵

گزارشاتی کوتاه از متن هایی که هیچ وقت خوانده نمی شوند

|      گاهی وقت ها به این فکر میکنم پسر هشت میلیارد جمعیت داریم فرض یک میلیاردی پیر و بچه و بی سواد اون هفت میلیارد با سواد با عقل درست بخواهند روزی یک صفحه خاطرات روزمره بنویسند میشود روزی 20 میلیون کتاب 350 صفحه ای. یک انسان کتابخوان که نسلش در ایران منقرض شده در طول زندگیش بیشتر از 10 هزار کتاب نمی خواند. تازه این یک روز است. فکرش را بکنید میانگین 70 سال. ما احتیاج به تجربه همه نداریم خلاصه خلاصه خلاصه هم برای زندگیمان کافیست. کاش ارزش برگی که مینویسیم بدانیم نه برای خواننده برای 20 میلیون کتابی که در قبالش خوانده نمی شود.

|      پ.ن: در این تعطیلات دندان درد مارا ول نمی کند.

۰ ۷

تورینگ روی تورین

|      در خبر ها اومده که عکس آلن تورینگ روی اسکناس بریتانیا رفته. اسکناسی که پشتش عکس ملکه رو داره. برای اولین بار در تاریخ قاتل و مقتول داخل یک اسکناس قرار گرفتن. هر چند پشت به پشت هم اما با یک ارزش.

۰ ۳