هفت سال به درد نخور

|      دروس راهنمایی و دبیرستان ایران (که الان یکی شدن) به شدت مزخرف و به درد نخور هستن. بعید میدونم دانشگاه خوبی تو ایران وجود داشته باشه که بعد از ورود بهش استاد دانشگاه نگه همه رو دور بریزید هر چی رفرنس ها و ما میگیم گوش کنید.

۳ ۴

نقد زایشگاه عقده

|      بر خلاف نظر خیلی ها نقد یک اثر هنری بسیار از احساس منتقد بر میاد و نمیشه انتظار داشت منتقد صرفا درباره هنر از منظر اون چه که به اون اصول میگیم نگاه کنه و حس خودش رو بروز نده. اما این موضوع دلیل بر خصومت شخصی ساختن از صاحب اثر نیست. بار ها شنیدم که افرادی میگن فلان کارگردان کارگردان بدیه. اگر این افراد میگفتن فلان فیلم یا فلان فیلم های اون کارگردان بده میشد زد به حساب مواجهه شخصی اونا با اثر اما موضوع از این حرف ها گذشته و تبدیل به عقده زدن شده. انگار یادشون رفته کارگردانای بزرگم کلی فیلم بد ساختن و بد ساختن دلیل بر بد بودن نیست.

۰ ۲

فابی

|      من از این کتاب لعنتی پروازشبانه دوسنت اگزوپری خیلی خوشم میاد نه این که خوب باشه من خوشم میاد. به هرکی گفتم بخونه بدش اومده به مزاج کتاب خونا خوش نمیاد به مزاج کتاب نخونا که جای خود شاید اونایی که عشق پروازن یکم از درگیریاش خوششون بیاد ولی کتاب برای چالش خلبان نیست که اتفاقا کتاب برای زن فابیان نوشته شده. برای بیرون رفتن از اتاق برای ترس، لرزیدن صداش، دستش و چه احساس عمیقی میسازه از استرسش. بدون هیچ موسیقی بدون هیچ تصویر. اولین بار و آخرین باری که تجربه خجالت رو از پشت خط های یک کتاب تجربه کردم همینجا بود. شاید هم در هر هنر دیگه ای. هر چند خجالت حس فراگیری نیست و طبیعیه با موضوعش اثرهای کمی باشه ولی من تجربه مشابه به غیر همین نداشتم.

بعد از چندسال برای دومین بار خوندمش میخواستم تا آخر عمر دیگه نخونم و برای خودم خرابش نکنم ولی نشد این روزا بهش احتیاج داشتم مثل آدم گرسنه ای که غذا میخواد. و دوباره تکرار شد. آدمی که هر کاری میکنی به حرفش بیاری و نمیشه و دره ای که قراره بیوفتی توش و هر تقلایی که میکنی ازش فراری نیست و در نهایت سکوت فرا تر از فریاد هر خواننده خوش صدایی روحتو خراش میده. توصیه نمی کنم بخونید که به هرکی گفتم بدش اومده حتی اگه ترجمه خوبش رو گیر آوردید شما هم احتمالا استثنا نیستید مگر این که میخواید خجالتی از جنس ترس رو حس کنید. دوسنت اگزو پری برای من پرواز شبانه هست بسیار فرا تر از شازده کوچولو، خلبان جنگ و زمین انسان ها که مفهوم زده به جنگ مفهوم رفته. البته فیلمی هم در 1933 ازش ساختن که دیدنش به دلیل تکنیک ضعیف به شدت خالی از لطفه.

۰ ۳

ممتد

|     چندی پیش شنیدم خودرویی سایه اش از خط ممتد اتوبان عبور کرده و دوربین مداربسته که اسم هوش مصنوعی را به گردن می کشد او را جریمه کرده. اولش برایم خنده دار بود ولی حالا که فکر می کنم زندگی ماهم چنین هست. چه عشق ها که در ناکجا آباد و در عین ناخواسته بودن گریبان انسان را نمی گیرد. چه نبودن در جاهایی که زندگیمان را بالا و پایین نمی کند. چه ویروس ها که از ندیده به ما نمی رسد و چه غم ها که سایه شان قلبمان را جریمه نمی کند. خط ممتد دور تا دور ما کشیده شده.

۰ ۵

پنجره آجری

|      بخشی که الان تو بیمارستان هستیم یکی از غم انگیزترین بخشای دنیاست. دیروز یک کشته و یک سی پی آره بسیار دردناک یک ساعته داشتیم. هروئینی هایی که از دنیا و آدما رونده میشن و تقریبا مرگ قطعی دارن اینجان به علاوه خودکشی و... . اما وضع روحیمون خیلی خوبه و این عجیبه. خنده و شوخی و رفقا جوری که وقتی بر میگردیم خونه به جای ناراحتی شارژیم و شادیم. این بخش که چیز زیادی نمیتونم ازش بگم هم کف زمینه و سه تا از اتاقاش پنجره جالبی به بلوار بیرون خیابون دارن. دیروز بارون هم اومد و چه منظره عجیبی پشت پنجره ها بود. پیرمردی که جی سی اس پنج یا شیش داره یعنی حدودا زندگی نباتی اکثرا سرش رو به پنجرست مگر این که تو تغییر پوزیشن بدنش برش گردونن. قبلنا از یه استاد دکترای نورولوژیمون پرسیده بودم تو این رنج میفهمن چی اطرافشون میوفته کوتاه گفت می بینن ولی نمی فهمن. فکر میکنم همین جمله برای اوج تراژدی کافیه. حس عجیب و خوبیه شبیه گوش دادن به آهنگ بری لندن.

۱ ۲

دزد با تجربه

|      امروز یه دزدی اومد کانکس خانوما و کیف پول یکی از دخترا رو زد. از کیفش که پر لباس بود کیف پول ریز و جاساز شده رو با سرعت زیاد پیدا کرد و بدون برداشتن هیچ چیزی بجز پول مکان رو ترک کرد. پول قابل توجهی بود احتمالا از دوربین و حراست ترسیده بود که خود کیفه رو بر نداشته بود. سال پیش کانکس پسرا هم تحت حمله شدید سارقین قرار گرفته بود جوری که کلید کانکس ها رو هم نشکستن و خود در فلزی کانکس رو خم کردن و چندتا کیف از پزشک و پرستار به تاراج بردن. اکثرا تو کیفمون چیزی نمیذاریم بجز مدارک و کتابامون و گاهی هم لباس. ولی خدا نکنه همون مدارک از کفمون بره سال ها باید منتظر المثنی باشیم تازه اگه بدن. قراره جلسه تشکیل بدن و ممکنه دوربین هارو زیاد کنن. فعلا همه وسایل رو تو ماشین هم میذاریم. چند وقت پیش لاستیک ماشین بچه هارو دزدیدن و بجاش آجر گذاشتن. معمولا ماشین رو جلوی سرد خونه پارک میکنیم که رفت و آمد زیاد باشه. روزگار سختیه.

۲ ۴

جاناتان مرغ تنهایی

|      در اواخر کتاب جاناتان مرغ دریایی مونولوگ جالبی بین او و خواننده کتاب شکل می گیرد. می گوید بعضی ها به من می گویند قدیس و بعضی ها می گویند شیطان هرچند سال ها تلاش جاناتان این نبود که انها این دو لقب را برایش انتخاب کنند ولی از پیش فهمیده بود برای آنها نمی جنگد تا نظر دیگران برایش مهم باشد. برای خودش زندگی میکرد و خودش را راضی نگه میداشت لذت می برد رنج می کشد ناراحت و شاد می شد تنها و تفاوتش هم همین بود وگر نه دو نقطه شروع یا تولد و پایان یا مرگ همه یکی بیشتر نیست و خط بین دو نقطه هر چه باشد فرقی نمیکند.

۱ ۳

پنجاه و نه تابوت جدید

|      نمیدونم در خبرها شنیدید یا نه در مصر به تازگی حدود شصت تابوت جدید با سطح سلامت بسیار بالا کشف کردن. این خبر به تنهایی منو از فینال رفتن پرسپولیس با اون وضع کارشکنی عربستانیا، دلار سی هزارتومنی، تقلب پتروسیان تو فینال و هزار جور اتفاق پشت سر هم بیشتر شوکه کرد. الان بیشتر از 200 ساله که باستانشناسا اونجا دارن کار میکنن و وجب به وجب اونجارو گشتن ولی بازم از این گورستان های اشرافی پیدا میشه. وزیر فرهنگ مصر که خودش دکترای باستان شناسی داره گفته احتمال میده بیشتر از این هم این اطراف باشه و باز هم میگردیم. مدل کشفش هم جالب بود میگفتن تو حفاری سطحی به یه چینش سنگی رسیدیم که احتمال با دست درست شدنش زیاد بود. ادامه دادیم و تونستیم یه حفره سی سانتی تونل مانند رو پیدا کنیم یکی رو فرستادیم تو و خبر از یه دالان بزرگ 30 فوت (حدود 10 متر) پایین تر داد. و بعدش تیم تجسس رو فرستادیم و تابوت ها پیدا شدن. تابوت ها تزئینات فوق العاده ای دارن با جزئیات زیاد توصیه میکنم فیلم و عکس هاشون رو ببینید که چطور بعد 2500 سال هنوز سالم موندن. لعنتی 2500 سال یعنی قبل از عیسی مسیح و همه جنگ های قدیم تاریخ که تو کتاب ها خوندیم. یعنی با فرض میانگین 50 سال عمر هر نسل در حدود 50 نسل من. پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر،پدر، پدر من احتمالا اون زمان زنده بود.

۰ ۲

لبتاب گیم برای بازی نیست

|      روز عجیبی بود فشار زیادی از لبتابم کشیدم و ارور جدید داد بعدشم کلا خاموش شد و مجبور شدم بازش کنم و خدا میدونه اگه تعمیرات بلد نبودم چقدر تا الان باید پول تعمیرشو میدادم. قیمتشو سرچ کردم با همین مشخصات قیمتش از کلیم هم بیشتره. مجبور شدم ویندوز جدید نصب کنم و خداحافظ همه فایل های نازنین درایو سی که با فرمت رفتین. امانگ آس بازی کردم تو شبیه ساز اندروید و الان دارم از تو ویندوز جدید این متن رو مینویسم. مشکلات اینترنت دارم حدود دو روز دیگه اینترنت قراره شارژ بشه و من با آپ دیتای سنگین 10 گیگ رو رسوندم به 300 مگ خدا به دادم برسه.

۲ ۳

کتابی از بازان

|      بعد از دو هفته و دو روز کتاب «سینما چیست؟» بازان رو خوندم. واقعاً سنگین بود و انقدر حجم مطالبش زیاد و عمیق بود که کمرم شکست تا تمومش کنم. از طرفی مدها بود که دنبالش بودم و کتاب‌فروشی نزدیک محلمون هم نداشتش. به‌سختی از نت نسخه مجانی‌اش روگرفتم و به‌صورت یکنواخت روزانه خوندمش.


|      اینو بگم که اگر علاقه‌ای به سینما کلاسیک ندارید و آثار معروف و نیمه معروف اون دوران رو ندیدید حتی سمت این کتاب سنگین هم نیاید چون پر از ارجاعات به انواع و اقسام سبک های کلاسیکه. خودم اولش فکر می‌کردم با یه کتاب برای عموم مردم مواجه هستم اما رفته‌رفته فهمیدم هدف بازان مثل این میمونه که به یه استاد برتر فیزیک اتمی بفهمونه فیزیک یعنی چی نه به دانش آموز کلاس اول. کتاب از دو جلد تشکیل شده که هر دوش مقدمه طولانی از زندگی و کارهای بازان دارن. در ادامه مقدمه هر دو جلد مقالات متعدد از بازان و نقدهای موشکافانش از چاپلین بگیرید تا فورد جاگرفته اما بیشترین مانور کتاب روی دسیکاست و دزد دچرخه این کارگردان. از این اثر مثل کیسه بوکس برای قوی کردن تئوری خودش استفاده میکنه. تئوری خودش هم بیشتر روی بازیگری و میزانسنی که از نقش نه خود داستان بر میاد مانور میده. بحث های زیادی هم در باره ماهیت رمان گونه و تئاتر گونه سینما میکنه. چیزی که بعد از خوندن کتاب تا حد زیادی براتون مشخص میشه ایجاد تفاوت بین شبه اثر هنری با اثر اصیل هنریه. هر چند سخت ولی بسیار ارزشمنده.

۰ ۴