بلغم

جمعه چهاردهم آبان هم تموم شد.

زیاد خوابیدم هر وقت زیاد میخوابم حالم بد میشه و جالب اینجاست اولین چیزی که تو تلگرام دیدم کانال دکتر خیراندیش بود که درباره زیاد خوابیدن و بالا رفتن سطح بلغم تو بدن و اثرات مخرب بلغم زیاد حرف میزد. نهار عدس پلو و سیب زمینی خوردم با کمی روغن زیتون که روش ریختم. پدرم امروز مریض بود. تمام مدت خونه بودم و بیرون نرفتم. سرتا سر روز بارون اومد. مرد ایرلندی رو نصفه دیدم. شبی که ماه کامل شد فیلم افتضاحی بود به زور دیدمش. قسمت سه فصل چهار ریک اند مورتی باب میلم نبود. کمی توییتر گردی کمی یوتیوب گردی و کمی هم زولا بازی کردم. حوصلم اصلا سر جاش نبوده و نیست بخاطر همون قضیه خواب. شامم تخم مرغ خوردم و بازم مرد ایرلندی دیدم ولی این تموم بشو نیست. فردا هم تیممون کنفرانس داره.

۰ ۱

پی ان دی

چهاردهم آذر هم گذشت.

امروز صبح یه ایده جالب دیگه درباره داستان نویسی به ذهنم رسید نمیدونم چرا این چند روزه فوران ایده بودم شایدم تاثیر امتحاناته. شیرین یه 6 ساعتی خوابیدم و انتقامم رو از تمام هفته گرفتم. صبح رشت بارون شدیدی میبارید و بابام هم زودتر رفته بود سر کاری این شد که با چطر به جنگ آسفالت و آسمون رفتم. نصف شلوارم به پایین و همچنین داخل پوتینام کامل خیس شد ولی به برکت چتر بالاتنم خشک خشک موند. امتحان دادیم و کلی هم خندیدم چون همه بچه ها با این که سوالات ساده بودن کلی اشتباه داشتیم و همه از هم دیده بودیم لو رفتیم.تو بیمارستان پدر یکی مرد و مرده چنان دادی میزد که تو اون هوای بارونی رشت صداش به بخشای روبرویی هم می رسید چه برسه ساختمون ما سرباز محافظ بازداشتی مجروح گفت داغ پدر بد دردیه من چشیدم میدونم چه حالی داره سن مرده بالای 70 بود این همه وابستگیم به نظرم خوب نیست به هر حال تو بخش حس عجیبی بود چند دقیقه ای همه سکوت کردن. امتحان شفاهی نفر آخر بودم و کلا 3 دقیقه طول نکشید خوب بود راضی بودم و لی فکر نکم استاد راضی بوده باشه مخصوصا واسه بلا هایی که این ترم سرش آوردیم. راستی اسم دوتا فیلم رو دیروز اشتباه گفتم یکی لایت هوس که درستش لایت هاوس بود و اون یکی چند متر مکعب عشق بود که به اشتباه مربع گفتم. چند متر ... خوب نبود هرچند قطعا ارزش دیدن داره و دغدغه این کارگردان افغانستانی کشورمون ارزشمنده ولی تا زبون سینما فرسنگ ها فاصله داشت. شنیدم یه مستندی به نام رفتن هم کار کرده که علاقمندم ببینمش. ایریش من رو هم هنوز ندیدم ولی یه مصاحبه از مارتین با جیمی کیمل دیدم که تشویقم کرد برم سراغش.

۱ ۳

مرشد

سینزدهم آذر ماه هم گذشت.

فکر میکنم اولین صبح هفته بود که خواب خوبی داشتم. ساعت اول کلاس عفونی داشتیم و درس جالبی هم داد استاد یه بحثی هم داخل کلاس درباره اچ ای وی شکل گرفت. نمیدونم میدونید یا نه بخشنامه اومده بعد از مثبت اعلام شدن جواب آزمایش به بیماران نگیم و دلیلش هم گفتن امنیتیه و قطعا کسی که این جمله رو گفته نه از خطرات ایدز خبر داره و نه از امنیت چیزی میدونه. اگر یه بیماری ایدز داشته باشه و مطلع نکنیمش به راحتی ممکنه به اطرافیانش و جامعه بیماری رو انتقال بده اگه بره دندون پزشکی باید اقدامات استریل خاص خودش رو داشته باشه نه مثل بقیه و ... . فیلم مرشد رو دیدم با بازی خواکین فینیکس این پسر نابغست فیلمم در کل بد نبود. دلم نمیاد مرد ایرلندی رو ببینم. یه فیلمیم با کیفیت پرده ای خوب اومده به نام لایت هوس هم اسم وبلاگ من با توجه به سبک خاص سیاه و سفید بودنش علاقمندم ببینمش. فردا امتحان بیمارستان دارم. ویندوزم اپ دیدت داده با توجه به اپدیت قبلی که منجر به نابودی کامل ریجستری و مجبور شدن من برای نصب دوباره و یندوز شده میترسم ریست کنم. چند متر مربع عشق رو مدت ها بود میخواستم ببینم فردا وقت کنم گزینه اولمه.

۰ ۴

فینال مافیا

سه شنبه دوازدهم آذر هم گذشت.

چون بعدازظهر زیاد خوابیده بودم حدود یه ساعتی بیشتر صب نخوابیدم. یه چایی غلیظ خوردم تا رو فرم اومدم و بیمارستان رفتم. بارون شدیدی میومد. هوا هم یه هو خیلی سرد شد. برای امتحان پنجشنبه یه بیمار انتخاب کردم و امیدوارم تغییر نکنه. نصف مسیرو با چتر تو بارون پیاده برگشتم حس خوبی بود. نهار غذای مورد علاقمو خوردم سیب زمینی سرخ شده. حساسیتم خیلی کم شده قطعا یا از قهوه بوده یا از گردو وپسته یا همشون ولی سرمای هوا قطعا نیست. فیلم مرد ایرلندی اسکورسیزی که سه ساعتم هست ده هشتاد دانلود کردم که شد سه گیگ خوشبختانه حجم زیاد دارم. شام آبگوشت داشتیم. لیبرتی والانس عالی بود خوشم اومد. امشب فینال مافیارو هم دیدم خیلی جالب بود سری اول مافیای شبکه سلامت یکی از بهترین سری های مسابقه ای تاریخ صداوسیما بود به نظرم.نمیدونم چرا اینقدر مردم میگن حوصله سر بره شاید چون بازیشو بلد نیست فقط میخوام بگم علی زارع خیلی خوب واقعا منو به وجد آورد.

۰ ۰

اسپیرومتری

یازده آذر هم گذشت.

صبح خواب خوبی داشتم و تقریبا 6 ساعتی خوابیدم.

بیمارستان بودم امروز. یه مورد آنفولانزا مشکوک به اچ وام ان وان داشتیم دختر جونی بود که حالش پایدار بود و به درمان جواب مثبت داده بود . تمام بخش و پرسنل ماسک زده بودیم با این که میدونستیم تاثیری نداره. البته همه ما اونجا میدونستیم که این بیماری اونقدرها که میگن خطرناک نیست و اکثر مرده ها از سر سن بسیاز زیاد و یا سن بسیار کمه که میمیرن. بهترین چیز برای پیشگیری ماسک ان 95 هست که خیلی گرونه قبلا هر یه دونه 110 تومن بود الان نمیدونم.

حدود ساعت ده ارشد مارو فرستاد اسپیرومتری، اتاق جالبی بود با توضیحات پزشک خوش اخلاقش جالب تر هم شد توضیح بیشتر نمیدم چون تخصصیه و حوصله آدم سر میره.یه بابایی اومد اونجا تا میتونست تو دستگاه فوت کرد اون آخراش دیگه داشت خفه میشد.

همراه یکی از مریضا سی پاپ بزرگ خریده بود. گفت از تهران براش فرستادن اینجا که در نوع خودش جالب بود اما وصل نکردیم. فرق سی پاپ و ای پاپ اینه که سی پاپ متناوب هوا مویده مثل کپسول اکسیژن و ای پاپ با وقفه البته هر دوتا فشار طبیعی ریه رو شبیه سازی میکنن.

کنفرانسم نیم ساعت استراحت خوندم و تقریبا عالی گفتم هر چند سهم من کم بود.

خبر بد اینه که پنجشنبه هم باید بیمارستان بریم و خبر خوب اینه که فردا امتحان نداریم.

کمی یوتیوب گردی کردم که فایده ای تو یادگیریم نداشت و وقتم هدر رفت فقط یه ویدیویی خوب دیدم تحت این عنوان "چطور در 7 روز زبان ایتالیایی یادگرفتم".

فیلم مارجین افتضاح بود نه سینما داشت نه لذت.

فیلم لیبرتی والانس رو شروع کردم باورتون میشه یادم نیست قبلا دیدمش یانه. حدس میزنم اکثر معروفای جان فورد رو دیدم و این یکی از اوناست که سر سری زدمش جلو.

امان از بارون های رشت هوش آدمیزاد رو از سرش می بره.

احساس میکنم پیش فعالی دارم و آروم و قرار نمیتونم بگیرم.

۱ ۲

شاپرک های زرد

امروز ده آبان جالب بود اما کند پیش رفت.

صبح بازم از شدت کم خوابی گیج بودم نمیدونم این کم خوابی هارو کی قراره جبران کنم.

چند هفته ای میشه که آبریزش بینیم زیاد شده نمیدونم به چی حساسیت پیدا کردم.

امروز فیلمبرداری هم داشتیم که بچه ها کلاسشون زود تعطیل شد رفتن.

نهار این هفته رو رزرو نداشتم و فلافل خوردم احساس میکنم از غذای فست فودی خسته شدم.

به یکی از بچه ها برای ذخیره کانتکت گوشیش کمک کردم چون میخواست ریست فکتوری کنه.

کلاس بعد ازظهر بد بود خدا رو شکر یکی از رفقا پیشم نشست و تنستم با وجود اون گذران وقت کنم اما کلاس غروب جالب بود.

بعد از تموم شدن کلاس از دانشگاه زدم بیرون و با یک صحنه فوق العاده روبرو شدم. آسمون با ابرای نازک نارنجی پر شده بود و درختای برگ زرد و نارنجی پارک با یه باد گرمی داشتن تکون می خوردن واقعا انگار مال این دنیا نبودن. یه عکسم گرفتم که خوب در نیومد.

فیلم فیل ساخته گاست ونسنت رو دیدم و خوشم اومد و تو گروهمون به بچه های دیگه هم معرفی کردم.

فیلم مارجین رو شروع کردم.

الانم به قدری خسته ام حال انجام دادن هیچ کاری رو ندارم حتی فیلم دیدن. فردا هم یه کنفرانس هفده صفحه ای داریم که از الان غمم گرفته.

۱ ۱

دست آموز

این مطلب آخرین ثانیه 9 آذر پست میشه. سی روز از پست قبل گذشته.

یک ماه گذشت از آخرین پست و میشه گفت از دنیای مجازی دور هم نبودم اما بهینه مصرف کردم و چند کتاب مهم خوندم. از روزای دیگه روزمره هامو اینجا ادامه میدم و درباره اتفاقات این ماه عجیب غریب با کلی قطعی اینترنت و بدبختی دیگه که گذشت و ادامه داره مینویسم.

صبح حدود سه ساعت و نیمی خوابیدم و به برکت قهو ترک سنگین خواب از سرم وا کردمو به سمت دانشگاه رفتم.

امروز یه سری پرنده خاص مابین لک لک و مرغ ماهی خوار روی دریاچه روبروی دانشگاهمون پرواز میکردن قبلا ندیده بودمشون.

امتحان سبکی داشتیم که سوالات از قبل لو رفته بود و فکر کنم فقط یه دونه غلط داشتم.

کلاس بعد با تاخیر زیاد شروع شد و کلی پارک گردی کردیم.

نهار رزرو نداشتم بیرون رفتم و تنها فلافل بندری زدم.

امروز یک فیلم کوتاه در رابطه با سی پی ار برای کار دانشگاهیمون ضبط کردیم و خیلی هم خندیدیم یادم نمیاد آخرین بار کی انقدر خندیده بودم.

ایده ای خوب برای نوشتن داستان کوتاه به ذهنم رسیده.

خونه فرش شویی عظیمی به پاست و کمی هم کمک کردم نه زیاد چون خسته بودم.

فوتبال جالبی در جریانه که علاقه ای به دیدنش ندارم.

در طول روز به این مفهوم فکر میکردم که خدا چرا بعضی وقتا بد جور آدمارو میزنه.چرا بعضی آدما یه الگوی نابود شده رو دنبال میکنن.

۰ ۱

سی روز ترک

در برنامه کتاب باز کتابی معرفی شد تحت عنوان مینیمالیسم دیجیتال (یافتن زندگی متمرکز در یک جهان پرهیاهو) که معرفی کننده درباره اعتیاد پنهان داخل تکنولوژی بشر حرف زد و این که کافیه یک روز گوشیمون رو خونه جا بزاریم تا بفهمیم چقدر بهش وابسته هستیم. این اعتیاد یه مرگ آروم و خاموش رو برای عمر یا بهتر بگم وجودمون رقم می زنه که حتی نمیدونیم چندهزار ساعت بی مصرف و بی نتیجه ازمون گرفته شد.

خودم هنوز کتاب رو نخوندم و دنبالشم. اولین توصیه هم این بوده که 30 روز خودتون رو از هر گونه کار غیر ضروری دیجیتال ترک بدین. که به نظرم این کار برای من لازمه. حتی شاید در روز هایی که لازم نیست با خودم گوشی بیرون نبرم.

دقیقا نمیدونم این تصمیم رو کی میخوام اجرا کنم ولی از حدود دو سه روز دیگه بجز دیدن یک فیلم در روز و جواب دادن چند پیغام در تلگرام میخوام از تمام کانال های سرگرمی و بی مصرف تلگرامی لفت بدم و تمرکزمو بزارم روی کتاب خوندن.

احتمالا اینجاهم دیگه تا سی روز پستی ازم منتشر نشه و اگرم شد به معنی اینه که اون پستا رو ظرف همین دو سه روز گذاشتم تا در اون سی روز منتشر بشه.

این کار یه جورایی شبیه چله نشینیه. یه جور اعتکاف مجازی.

۰ ۶

آدما چیزای قشنگو ثبت میکنن

کنار کوچه منتهی به خونمون یه پارکه که وقتی برف میاد عجیب نمایی میشه یه سال اگه اشتباه نکنم 86 قبل از دومین برف بزرگ رشت. یه برف حدودا سبک بیست سانتی متری اومد همه پارک سفید شد درختای کاجم کاملا سفید شدن با این که حتی پایه درختام زیر برف نرفته بودن. ما بچه های کوچه هم اون مناطق از سر بی کاری و تعطیل شدن مدارس چرخ میزدیم و برف بازی می کردیم. یه آقایی رو دیدم گوشیش (اون زمان گوشی لمسی کم بود از این نوکیاها داشت) رو درآورد شروع کرد از کوچه عکس گرفتن. اول فکر کردم پرنده ای،آدم برفی یا چیزی دیده اما متوجه شدم هیچی نیست. الان بعد 14 سال یاد اون دوران افتادم ازش سوال نکردم اما یه چیزیو خوب یادمه. تنها چیزی که اونجا از نگاه اون مرده جلب توجه میکرد پیچ جاده ای بود که از تردد ماشینا تو برف به وجود اومده بود. رفتم جلوتر جاش وایستادم و به جاده نگاه کردم بازتاب نور تو کف خیابون رویایی بود اگه منم جای اون بودم عکس می گرفتم حتی اگر هرگز اون عکسارو نگاه نمی کردم.

راستی یادم رفت بگم شب بود.

۰ ۳

ضرر

میگن جلوی ضرر رو که بگیری منفعته دقیقا برعکس اینم هست که البته نمیگن. وقتی زمان مفید و غیر مفید خودت رو هدر بدی یعنی داری ضرر میکنی میشه مثل همون جریان ساندویچ که براتون قبلا تعریف کردم. نه می فهمی چطوری تموم شد نه یادت میاد تو اون مدت چی کار کردی.

نمونش ویندوز نصب کردن من قشنگ یه روز با اپدیتش زمان برد و تو این مدت من خیلی وقت خالی داشتم که ازش استفاده نکردم چون اصلا حواسم نبود میتونم هم زمان کتاب هم بخونم یا به پادکست های توی گوشیم گوش بدم.

۱ ۲