به دنبال غذا

چهارشنبه ناهار رزرو نکرده بودم دانشگاه. البته این اتفاق کاملا معموله و ما شکممون رو روزهایی که نهار رزرو نکردیم با ساندویچ های سوسیس یا فلافل پر میکنیم.

با رفیقم علی که اونم مثل من نهار رزرو نداشت رفتیم به سمت ساندویچ فروشی کنار دانشگاه که انصافا قیمت ساندویچاش خوبه به جلو درش که رسیدیم دیدیم یا خدا صندلیا پره و اگه میخواستیم ساندویچ بخوریم باید حتما سرپا وایمیستادیم. برای همین تصمیم گرفتیم بریم یه ساندویچ فروشی دیگه زمین خدا بزرگه.

الحمدالله اطراف دانشگاه خوب ساندویچی هست. ده دقیقه راه رفتیم تا رسیدیم به ساندویچ فروشی بعدی دیدیم بستس و روی درش پرده تسلیت زدن.

دوباره پنج دقیقه طول کشید که به ساندویچی بعدیش برسیم دیدم قیمتا سر به فلک میکشه برگر 4 تومنی رو 9 تومن میداد.

رفتیم یه چایخونه گفت کوبیده دارم با تخم مرغ و مخلفات چون اعتمادی به گوشت کوبیدش نداشتیم نخوردیم.

رسیدیم به دوتا ساندویچی دیگه دیدم اینا گرونترن بیخیال شدیم حدود 40 دقیقه راه رفتیم و به نتیجه ای نرسیدیم. آخر سر از کلاس بچه ها زنگ زدن گفتن استاد اومده رفتیم کلاس دیگه آخرای کلاس رنگمون از شدت گرسنگی زرد شده بود احساس میکردم میتونستم استاد رو توهمون کلاس بخورم یاد جویندگان طلای چاپلین افتادم زمانی که همه رو مرغ میدید میخواست بخوره.

القصه کلاس تموم شد و ما به ساندویچ مون رسیدیم و چقدر تو گرسنگی ساندویچ مزه داد.

reza sf ۳ ۶
جناب قدح
سلام :)
نوش جان

ممنون

فاطمه م_
با اسنپ فود نمی‌شد چیزی بگیرین؟ :)) (البته اونم گرون درمیاد هیچی)

تست نکردیم باشه برای وقت دیگه

big cat
خدایی به گوشت کباب اعتماد نمی کنی بعد سوسیس می خوری؟نه واقعا اینطوره؟
:|||

بله اینطوره 

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.