چیدن آلوچه مقدس

|      به عنوان یک گیلانی از ترشی جات خوشم نمیاید. البته اگر چیزی نباشد برای زنده ماندن می خورمشان ولی در حال عادی رغبتی ندارم. اسکمو های فریزرمان بعد از بستنی ها تمام می شوند و معمولا چند روزی را تنها سپری می کنند. با چنین حالی آلوچه های بالای درخت شانس چندانی برای مالیده شدن به دست من ندارند. پدرم اما چیدن آلوچه ها را امری بایدی میداند و دستوراتی برای چیدنشان به من و تمامی اعضای می دهد. معتقد است اگر آلوچه روی درخت رسیده باشد و کنده نشود کفران نعمت است و لعنت خدا و 124.576 پیامبر برآن پسری که کفران نعمت کند. درخت های خانه رشت ما بیشتر از دو نوع آلوچه ندارد ترش و شیرین و تعدادشان هم چهارتاست که دوتایشان شکسته ولی همچنان سرپاست. اما خدا رحمت کند جنگل آلوچه خانه پدری و مادریمان را گویی از هر نوع آلوچه ای که در هر جای این کره خاکی پیدا می شود یک عدد آنجا کاشته اند. یکیشان برایم جالب است اسمش به گیلکی سرخ خولی یا به فارسی آلوچه سرخ است. در جنگل ها می روید و قلمه اش را از آنجا زدند. نحیف تر از باقی آلوچه ها هست اما عظمتش وصف نشدنیست. از درخت آلوچه های ریز صبور تر است و ناله کمتری از آلوچه های ملس تغییر ژن داده شده می کند ، در هنگام باد سنگین زمانی که آلوچه های پیوندی در حال ریزش برگ و میوه هستند استوار می ماند. به هر خفتی آلوچه نمیدهد و برای میوه اش بر سر کسی منت نمی گذارد. خدایان ریشه هایش محکم و شاخه های دوازده هزار ساله اش را جوان کند. وقتی همگان بر آن شدند که با داس و تبر کارش را تمام کنند خم به ابرو نیاورد و لبخند زد. هر جای این دنیا و آن دنیا که باشم آن درخت برای من مقدس است.

 
reza sf ۳ ۲
گربه ^ــ^

عنوان منو یاد فیلم «کشتن گوزن مقدس» انداخت:)

اره از همون ایده گرفتم

سین الف

:)

:/

علی

ی عکس لازم بودااا

:|

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.