جاناتان مرغ تنهایی

|      در اواخر کتاب جاناتان مرغ دریایی مونولوگ جالبی بین او و خواننده کتاب شکل می گیرد. می گوید بعضی ها به من می گویند قدیس و بعضی ها می گویند شیطان هرچند سال ها تلاش جاناتان این نبود که انها این دو لقب را برایش انتخاب کنند ولی از پیش فهمیده بود برای آنها نمی جنگد تا نظر دیگران برایش مهم باشد. برای خودش زندگی میکرد و خودش را راضی نگه میداشت لذت می برد رنج می کشد ناراحت و شاد می شد تنها و تفاوتش هم همین بود وگر نه دو نقطه شروع یا تولد و پایان یا مرگ همه یکی بیشتر نیست و خط بین دو نقطه هر چه باشد فرقی نمیکند.

reza sf ۱ ۳
لیلا هستم

من شاید ده سال پیش اولین بار به پیشنهاد استادم این کتاب رو خوندم که از اون به بعد هر جا پیشنهاد کتاب میخوان فقط جاناتان رو پیشنهاد میدم 

خودم چند بار خوندمش عالیه

واقعا خوب بود شاید بازم بخونمش

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.