احمق ها لذت می برند

|      فیلم کشتار رومن پولانسکی رو که دیده بودم میدونستم این یاسمینا رضا نمایشنامه نویسیه که داره جا رو پای بکت میذاره. احتمال میدادم همون خدای کشتار بهترین نمایشنامش باشه که همین دیروز حرمان (Desolation رو نمیدونم چطور ترجمه کردن به این رسیدن) رو خوندم. خیلی جلوتر از خدای کشتار بود برعکس شهرتش. پر از دیالوگ های عالی. شخصیت پیرمرد داستان بسیار به من نزدیکه. خدارو چه دیدید شاید منم آخر عمری این شکلی بشم. برای کسی که این طور به دنیا و مرگ نگاه نمی کنه و از یک نواختی دنیا متنفر نیست. داستان کشش زیادی نداره ولی برای من داشت. این رمان یاسمینا رضا رو برای من تبدیل کرد به بهترین نمایشنامه نویس زنده دنیا. به اینم فکر کنید کلا چهارتا نمایش نامه نویس جدی تو دنیا کار میکنن و از طرفی دوران شکسپیری تموم شده و وارد عصر نتفیلکسی اچ بی اویی شدیم.

|      قسمتی از داستان درباره اینه که خدایا منو از راحتی نجات بده به هر قیمتی. دقیقا همینجاست که شخصیت یاسمینا برعکس جریان آب شنا میکنه و به جای پیدا کردن لذت و راحتی دنبال چیز با ارزش تری میگرده. پیرمرد میگه این که گفته میشه تو پیری بیشترین وقت رو داری در اصل کمترین وقت رو داری و همه چی برات تموم شده و اتفاقا دوره جونیه که بیشترین وقت رو برای کارای دلخواهت باید کنار بذاری گول نصیحت بقیه رو نخور حقیقت پیش بازنده ها نیست. نمایش نامه دست آخر (آخر بازی) بکت هم همچین موضوعی توش پود. با این تفاوت که  پایان و بعد فلسفی این رمان از نظر من خیلی جلو تر از اون نمایشنامه هست. هر چند هر دو هنوز زنده اند. از طرفی این اولین رمان این خانومه که باعث میشه کارش چندین برابر سخت تر بوده باشه. موفقیت توش کار بزرگیه آفرین بهش و ممنون ازش.

reza sf ۰ ۱
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.